نوشته های آرمان پهلوانی

مزیت های ایجاد و توسعه ی "گروه تلگرامی کارآفرینی و مدیریت کسب و کار" بر اساس هرم یادگیری Edgar Dale :

این روزا بر کسی پوشیده نیست که کارآفرینی و مدیریت کسب و کار هم مثل هر مبحث دیگه ای ، قابلیت "یادگیری" دارند‌.‌از قضا یادگیری توی این حوزه ها باید بصورت مداوم و پیوسته اتفاق بیوفته (نه بصورت مقطعی و دوره ای!).
این هرمی که در تصویر مشاهده میکنید ، نتایج تحقیقات ادگار دیل در قرن بیستم رو نمایش می ده . نتیجه ی این تحقیقات روی "روش های یادگیری" متمرکز هست ☺.
این تحقیقات نشون میده که یک فرد بعد از گذشت دو هفته چند درصد از مطالب را به یاد می آره 
 اما این موضوع چه ربطی به گروه تلگرام کارآفرینی و مدیریت کسب و کار داره ؟
اگر نظرات افراد فعال توی حوزه ی مدیریت و کارآفرینی (اعم از دانشجویان ، اساتید دانشگاه ،مشاوران ، مدیران و .) رو بررسی کنید متوجه میشید که باور اکثر این افراد (نه همشون) در مورد یادگیری مدیریت و کارآفرینی ، چندان هم کارا و اثربخش نیست ،
این عزیزان هر کدوم روی ابعادی از مسئله یادگیری توی این حوزه متمرکز می شن که کارایی بالایی ندارن ؛
-بعضی ها تاکیدشون روی تحصیلات آکادمیک هستش
-بعضی ها مطالعه ی کتاب رو مهمترین عاملِ توسعه توی این حوزه می دونن
-گروهی هم شرکت در سمینارها رو پیشنهاد می دهند و .
(که البته بیشتر این موارد هم لازمه ولی کافی نیست ‍♂)
وقتی همه ی اینها رو کنار هم میذاریم و در چارچوب این مدل به اونها نگاه می کنیم متوجه می شیم که این توصیه ها ، چندان هم کارآمد نیست ، چونکه اکثرا (تاکید میکنم نه همشون) روی ابعادی تاکید میکنن که اثربخشی پایین تری دارن (اغلب کمتر از ۵۰ درصد ) در عوض بسترهایی مثل همین "گروه تلگرام کارآفرینی و مدیریت کسب و کار" امکان "گفتگو و تبادل نظر" در مورد این مباحث رو فراهم میکنه (کارایی ۷۰ درصد ، یعنی حتی بیشتر از دوره ها و سمینارهای مدیریتی ، کتاب خواندن و . ) و می تونه اثربخشی قابل ملاحظه ای داشته باشه ، چه بسا در آینده هم بتونه وارد بازار بشه و از طریق همکاری با افراد و موسسات بیرونی "اونچه که می گه رو در میدان عمل به کار بگیره" که این امر بالاترین اثربخشی رو توی یادگیری این مباحث برای اعضا خواهد داشت .
پس چقدر خوب میشد اگر که در قالب یک گروه تلگرام ، افراد علاقمند به یادگیری کارآفرینی و مدیریت کسب و کار در کنار هم جمع می شدیم و با هم 
-شروع به یادگیری مباحث مختلف میکردیم
-این مباحث را به کار می گرفتیم
-و آنها را به هم آموزش می دادیم
و . 
بنظر من که واقعا عالی میشد ، کلا چند روزی هست که راجع به این قضیه خیال پردازی میکنم :))))
همین موضوع من رو به فکر ایجاد یک گروه تلگرام با این موضوع انداخت .
جالب اینجاست که اون رو توی یک گروه تلگرام با موضوع "کنکور ارشد مدیریت mba" مطرح کردم و جالبه چند نفر ابراز تمایل کردن و اومدن با هم یه گروه تشکیل دادیم که لینکشم اینجاست

برای ورود به گروه ، اینجا کلیک کنید
البته تعدادمون زیاد نیست ولی خب همگی انگیزه داریم و خب چون خودم هم پیش زمینه ی آکادمیک مدیریت دارم مطمئنم که میتونیم با این دوستان کلی مبحث بدرد بخور یاد بگیریم و کار مفید انجام بدیم.
خوشحال میشیم اگه شما هم انگیزه و علاقه دارید به گروه ما ملحق بشید :))
اما
اما
اما
اعضای این گروه ( از جمله خود بنده ) در حال آماده شدن برای کنکور ارشد هستیم که تاریخش به ۲۳ خرداد منتقل شد ، برای همین ، فعالیتمون تا اون تاریخ  خیلی منظم نیست و از اون تاریخ به بعد هستش که بصورت برنامه ریزی شده و منظم پیش خواهیم رفت ،
پس به ما ملحق بشید و آماده باشید که از تاریخ ۲۳ خرداد به بعد بتریم

رکود اقتصادی یعنی پدید آمدن شرایطی که در آن نرخ رشد تولید داخلی کند و کاهنده است، کارخانه‌ها با ظرفیت اضافی و بدون استفاده دست به گریبانند، نرخ بیکاری بالا است و به زبان ساده‌تر، بازارها کسادند.

دوره‌های رکود ، کاهش نرخ رشد سرمایه‌‌گذاری و تولید، تنزل یا ثبات قیمت‌ها و کسادی بازار را به همراه می‌آوردند.
رکود و کسادی، ناشی از کمبود تقاضای موثر دانسته می‌شود (یعنی مردم کمتر مصرف می کنند و بنگاه ها هم کالاهای سرمایه ای کمتری می خرند یا به عبارت دیگر ، کمتر سرمایه گذاری میکنند)
 و درمان آن هم نیازمند ت‌های پولی و مالی انبساطی است.
۱-ت های مالی توسط "دولت" اعمال می شود (که شامل تغییر در متغیرهای کلان اقتصادی مثل درآمدها و هزینه های دولت (بودجه) می شود ). -دولت هزینه‌های عمرانی(مخارج عمرانی خود) را افزایش می‌دهد،
-از مالیات‌ها می‌کاهد (درآمد کمتر) و
-با خرج کردن بیش از درآمدهایش (ت کسر بودجه آگاهانه) تقاضای موثر را افزایش می‌دهد (مجموعه این اقدامات که از طریق بودجه دولت‌ها انجام می‌گیرد، ت‌های مالی نامیده می‌شود).
۲-ت های پولی را بانک مرکزی اتخاذ می کند و (شامل تغییر در حجم پول و نرخ بهره و نرخ تنزیل مجدد می شود) در همین حال، بانک مرکزی نیز با
- افزایش حجم پول و نقدینگی در گردش و
-کاهش نرخ بهره، ت انبساطی پولی را به اجرا می‌گذارد که -با افزایش سرمایه‌گذاری و مصرف، تقاضای کل را بالا می‌برد و رکود و کسادی را تخفیف می‌دهد.

تاثیر اقتصادی کرونا ویروس
در یک اقتصاد در حال رشد در حالت معمولی (بدون شوک و بحران ) ، "بدهی" موجب تقویت رشد اقتصادی از طریق تمام کانال های رشد می شود ؛ زنجیره ی حوادث زیر را در نظر داشته باشید :

۱-بدهی ها افزایش می یابد
۲-مصرف افزایش می یابد
۳-قیمت دارایی ها افزایش می یابد
۴- اشتغال افزایش می یابد
۵- سرمایه گذاری افزایش می یابد
۶-انتظارات در مورد رشد آتی ، افزایش می یابد و مجددا موجبات بالا بردن بدهی ها فراهم می شود و این چرخه همینطور ادامه می یابد .
پ.ن ۱: اگر دولت ها گسترش بدهی ها را خیلی سریع ، یا در حجم خیلی وسیعی انجام دهند ، هزینه های بدهی افزایش می یابد و سطح بدهی ها کاهش می یابد ، مانند آن چیزی که در بحران مالی ۲۰۰۸ رخ داد که این هم موجب کاهش رشد اقتصادی می شود .
البته گاهی اوقات هم ، گسترش بدهی ها تا جایی افزایش می یابد که هیچ تاثیر منفی احساس نمی شود.
پ.ن ۲ : شوک های ناگهانی هم می توانند رشد اقتصادی را کاهش دهند
پ.ن ۳ : شوک منفی کرونا ویروس ، ترکیبی از  شوک عرضه ، شوک تقاضا و شوک بازارهای مالی می باشد.

پ.ن ۴ : قاعدتا همه ی اینها موجب رکود می شود و دولت ها را مجاب به اتخاذ تهای انبساطی میکند تا اثرات رکود را کاهش دهند
پ.ن ۵ : سوال اینجاست که اقتصاد بیمار ایران که قبل از شوک کرونا ، در یک رکود تورمی سخت به سر می برد چه می تواند بکند؟
در حالی که بنظر نمی رسد دولت توانایی اتخاذ ت های پولی و مالی انبساطی داشته باشد.
 

ریشه ی اسم اثر ارابه ی موسیقی به سال ۱۸۴۸ بر می گرده ، توی این تاریخ ، یکی از نامزد های ریاست جمهوری آمریکا با استفاده از دلقکی به اسم دن رایس ، ارابه های موسیقی در شهرها به حرکت در میاره ، کلی مخاطب جمع میکنه ، بعدش دیگه این کار عرف میشه و همه ی نامزدا از این روش استفاده میکنن .
معمولا آدما وقتی فکر میکنن که تعداد زیادی از آدما به یه چیزی معتقدند ، احتمال اینکه بدون اندیشه و منطق به اون چیز اعتقاد پیدا کنن ، به شدت افزایش پیدا میکنه (وما فکرشونم درست نیست یعنی اکثر آدما ممکنه به اون چیز هیچ اعتقادی نداشته باشن ، در واقع در اکثر موارد این فکر توسط تبلیغ کننده بهشون القا شده)

توی این حالت مخاطب هدف معمولا دچار تردید و دودلیه و نمی دونه که چیکار کنه
مُبَلِغ میاد و بهش میگه که اونم مثل بقیه عمل کنه ، مخاطب با خودش میگه "من که سر در نمیارم ، اما شاید بقیه یه چیزی میدونن که این کارو کردن یا این چیزو باور کردن (البته معمولا تاثیرش ناخودآگاهه) و برای اینکه از دیگران جا نمونه وارد بازی میشه، مثالهای زیر رو دقت کنید :
-توام مثل همه بیا و این کارو بکن
-همه ی مشتریام از این جنس برداشتن
-بیش از یک میلیون فروش داشته
-میلیاردها میلیارد سرو شده(مک دونالد)

-الان دیگه همه می دونن که اقتصاد آمریکا در حال فروپاشیه ! :))
توی اقتصاد خرد، این اصطلاح برای توصیف روابط بین نیاز» و تقاضا» برای یک محصول به کار برده می‌شه. مشاهده شده‌ که علاقه توده مردم به یک  محصول وقتی که فروش آن زیاد گردد، به صورت غیر منطقی افزایش پیدا میکنه!
یعنی این اثر اونقدر قویه که حتی پیش فرض های اقتصاد رو هم زیر سوال میبره (قانون منفی بودن شیب منحنی تقاضا رو نقض میکنه :))) )
.
پ.ن : یادمه انتخابات ۹۶ بود ، یکی از اساتید سر کلاس با هیجان خاصی راجع به نرخ مشارکت در انتخابات حرف می زد و میگفت : بابا همه رای دادن حتی مخالفا :)))